×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

vash uahte

وش یهته

پشت هر مرد موفق...

پشت هر مرد موفق یک زن موفق ایستاده است. توماس ویلر ، مدیر کل بیمه ی عمرها ساچوست موچوال و همسرش در بزرگراه بین الیالتی رانندگی می کردند که متوجه شدند بنزین اتومبیل رو به پایان است . ویلر از خروجی بعدی از بزرگراه خارج شد و پس از مدت کو تاهی یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک دستگاه پمپ داشت پیدا کرد . او از تنها فردی که آنجا بود، خواست تا باک اتومبیل را پر کند و نگاهی هم به روغن موتور بندازد . سپس به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت ، تا خستگی پاهایش برطرف شود . هنگامی که توماس به سمت اتومبیل باز می گشت ، متوجه شد که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفت و گو شادی هستند، او پول بنزین را پرداخت کرد و گفت و گو آنها هم قطع شد . اما وقتی سوار اتومبیل شد . متوجه شد که متصدی پمپ بنزین برای همسرش دست تکان داد و می گوید: � از صحبت کردن با شما خوشحال شدم . � به محض خروج از پمپ بنزین ویلر از همسرش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد. همسرش بلافاصله تصدیق کرد و گفت که او را می شناسد آنها در یک دبیرستان درس خوانده بودند. ویلر به خود بالید و گفت : � ای خدا ! تو چقدر خوش شانس هستی که با من ازدواج کردی ، چون درغیر اینصورت الان به جای اینکه همسر یک مدیر کل باشی با یک متصدی پمپ بنزین ازدواج کرده بودی. � زن جواب داد : � عزیزم اگر با او ازدواج می کردم ، مطمین ام او مدیر کل بود و تو متصدی پمپ بنزین .�
یکشنبه 17 تیر 1391 - 9:26:35 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


خداحافظ ای ماه ! ای ماه ای ماه


سخن روز


اثرات شکر گذاری


دنیایی که روزی روح خودم،مرا ترک می کند


زیباست...


عروسی دو جوان مومن


...خداوندا دو چیز را از من بگیر


داستان یک ترانه


?????? ?? ???? ????? ?????


اﻷ يا ايها اﻷول به نامت ابتدا کردم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

126400 بازدید

5 بازدید امروز

76 بازدید دیروز

216 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements